یه چند ماهی هست که احساس میکنم همش دارم اشتباه میکنم ... اشتباه پشت اشتباه :|
دلم میخواد الان یه کسی زنگ بزنه و بگه بیا فقط و فقط با هم بخندیم ... اصلا بگه زنگ زدم بخندیم بیا با هم بخندیم ...... :)
+ یه تغییر و تحولی باید ایجاد بشه ... یه سری چیزا هم باید عوض بشه ... میشه ؟
+ فکر کنم همیشه برای هر معلولی یه علتی هست علت ها فقط تو ذهن تو هستن و خودشونو نشون نمیدن بعضی علت ها اصلا انگار بیانشون از قدرت زبان خارجن خیلی علت ها رو نمیشه بیان کرد و گفت برای همینه که وقتی علت یه چیزی رو نمیتونم بیان کنم یا نمیتونیم میگم بی دلیله علت نداره ... اما من مطمئنم علت داره ... مگه نه ؟
+ اصلا تا وقتی که نشستم دارم درس میخونم کلمه ها دائما تو ذهنم رژه میرن حالا که اومدم اینجا انگار همه چی پرید :( ... چرا ؟
+ راستی بالاخره این مهر طولانی تموم شد روزا انگار زود رفتن ولی حالا که فکر میکنم بعد از این همه روز تازه فقط مهر گذشته ....... نمیدونم والا !!
+ دلم میخواد هر چقدر زودتر پاییز تموم شه ..... آبان با ما مهربان باش .. :))