-
جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۴۱ ق.ظ
من رمز خوشبختی واقعی را یافته ام ... باید حال را دریابی ، نه اینکه
همیشه افسوس گذشته را بخوری و فکر آینده باشی . باید قدر لحظاتی را که در
اختیار داری بدانی ... مثل کشاورزی ، آدم هم می تواند در یک زمین پهناور بذر
بپاشد هم می تواند کشاورزی خود را به یک قطعه زمین کوچک محدود کند و از
همان قطعه ی کوچک نهایت استفاده را ببرد ، من هم میخواهم کشت و کارم را به
یک قطعه ی زمین کوچک محدود کنم . میخواهم از لحظه لحظه ی عمرم لذت ببرم و
بدانم که دارم لذت می برم . بیشتر مردم زندگی نمی کنند فقط می دوند ، آنها
سعی می کنند به هدفی دور و دراز دست بیابند اما در وسط راه چنان از نفس می
افتند و خسته می شوند که اصلا مناظر زیبای محیط آرام اطراف خود را نمی
بینند و وقتی به خود می آیند که پیر و فرسوده شده اند و دیگر فرقی نمیکند به
هدفشان برسند یا نه ... !!
آیا به آزادی اراده عقیده دارید ... ؟! من که دارم بی چون و چرا ... من با فیلسوفانی که فکر میکنند اعمال ما جبری است و از عواملی غیر ارادی ناشی میشود مخالفم و این عقیده را غیر اخلاقی میدانم . اگر این را قبول داشته باشیم نباید کسی را به خاطر کارهایش سرزنش کنیم ، اگر آدم به قضا و قدر معتقد باشد باید دست روی دست بگذارد و بگوید " خواست خدا هرچه باشد همان می شود " و آنقدر سرِ جایش بنشیند تا بمیرد ... من به آزادی اراده و همت برای رسیدن به خواسته هایم اعتقاد کامل دارم ... این اعتقاد کوه را جابه جا میکند ... !
از کتاب " بابا لنگ دراز _ جین وبستر "
۹۴/۰۸/۰۸