گاهی وقت ها هیچ چیز اون جور که تو میخوای پیش نمیره و تنها راهی هم که برات باقی میمونه اینه که به خودت بگی
حتما یه حکمتی پشتش هست ,
حتما یه حکمتی پشتش هست . . .
گاهی وقت ها هیچ چیز اون جور که تو میخوای پیش نمیره و تنها راهی هم که برات باقی میمونه اینه که به خودت بگی
حتما یه حکمتی پشتش هست ,
حتما یه حکمتی پشتش هست . . .
پیروِ پستِ قبل
آدم چقدر دلش میگیره .
این چند روز فقط شده گریه و اعصاب خوردی و نگرانی و ترس و ترس و ترس ، تموم میشه ینی ؟! نمیتونم دیگه ، کاش بتونم پرت کنم بیرون هر چیزی ک بهمم میریزه ، دلم واقعا تنگه واسه یه وقتایی .
+ اَلا بِذکرالله تطمَئنَّ القلوب :)
+ خدایا یه کاری بکن ، باشه ؟!
الان که دیگه اینستاگرام ندارم نشستم رفتم تو وبلاگا ، سر زدم و شروع کردم ب وبلاگ خوندن کسایی که یه بار هم تا الان از نزدیک ندیدمشون یا حتی اسمشونم نمیدونم ، ولی یادِ دو سال پیش افتادم ، تابستون ۹۴ که اونموقع حتی تلگرام هم نصب نکرده بودم برای خودم و صبح و عصر و شب تا نصفه شب فقط وبلاگ میخوندم ، عالمی هم داشتم برای خودمم ، دلم تنگ شد انگار واسه یه وقتایی ، تابستون که بشه ، بعد کنکور خونه مو عوض میکنم ، میزنم به وبلاگا ، واسه خودم آواز میخونم و قدم میزنم تو همشون و کِیف میکنم ، یکی از قشنگترینا هنوزم همین کاره که خیلی وقته ازش غافل شدم :)