ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

-

جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۴۵ ق.ظ
میترسم , خیلی میترسم ....
تصمیم گرفتم که بالاخره برم و حسابی با " آ ف " حرف بزنم ... بهش بگم حالا الان چی کار کنم ... من چی کار کنم با این چیزایی که ذره ذره دارَن مغز میخورن ؟!
چی کار کنم که دو روز دیگه که تموم شد , اگه تونستم درستش کنم دیگ دیر نشده باشه ... وقتی نباشه که دیگه نشه گفت جبران میکنم ...

داره دیر میشه .. باید یه کاری کنم ولی چی کار ؟!


۹۴/۱۰/۱۱
پَـر یـا

نظرات  (۳)

اگه موضوع منم , بیخیال لطفا.

پاسخ:
موضوع یه چیز دیگست الهه .... 

خب خداروشکر.
من خاموش به تو نگاه میکردم و با خود در دل میگفتم:ای کاش تو لحظه ای تنها لحظه ای می اندیشیدی که چقدر این نگرانی هایم برایت حد دارد.
و اما تو به آرامی ازمن فاصله گرفتی بی هیچ کلامی
پاسخ:
....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی