ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

-

سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۲۹ ق.ظ

تقریبا یک ساعت پیش از خواب بیدار شدم اما نمیدونم چرا باز هم مثل پریشب کابوس دیدم ......؟! البته کابوس امروزم اصلا شبیه کابوس پریشبم نبود.... هر کدوم درباره ی یه چیزی بودن اما هر دو شون بد بودن .... چیزی که امروز دیدم خیلی بد بود نمیدونم معنیش چیه اصلا هم مهم نیست اینم مثل خیل کابوس های دیگه ای که دیدم فراموش میکنم هرچند هنوزم بعضی از اون خیلی وحشتناک هاشو فراموش نکردم و بعضی وقتا میان و رو جدول کنار خیابون های مغزم شروع میکنن به سوت زدن و راه رفتن.......کابوسی که میدیدم چیزهایی بود که میشناختم اما اتفاقش خیلی غریب بود.......این اتفاق نیفتاده و نمیافته ، مطمئنم .... این فقط یه کابوس بود مثل همه ی کابوس های دیگه در همان حد ساده و مزخرف........... 

+هنوز هم بین چند راهی هایم مانده ام همانقدر گیج و مبهم...........

+ دوشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۴ 18:59

۹۴/۰۶/۳۱
پَـر یـا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی