ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

-

دوشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۴۹ ق.ظ
از ساعتِ 11 رفتم که برم درس بخونم , ساعت 8 شب بود و من 4 ساعت درس خونده بودم , یعنی تقریبا از 8-9 ساعت , 4-5 ساعتشو درس میخونم , این واقعا مسخرست , اونوقت من چه طور میتونم روزی 10 ساعت درس بخونم ؟! حتما باید 20 ساعت کتاب بگیرم دستم تا 10 ساعتشو بخونم , از همه چیز بدم اومده , این دخمه یِ لعنتی بسته نشد , اگه یه دَر داشت حتما درشو قفل میکردم و کلیدشو پرت میکردم یه جایی که دیگه دستم بهش نرسه , این مغزِ لعنتی رو میگم , خانم "ب" میگفت ما یه وقتایی باید به مغزممون بگیم بسه دیگه , ساکت شو , الان وقتش نیست , , روزی صد بارم بگم بسه , الان وقتش نیست , د لامصب خفه شو , نمیفهمه , نمیخواد بفهمه , نمیخواد خفه شه . 

+ سر و صدا ها و شلوغی هایِ خونه سرِ جایِ خودش , اینکه جایی هم نیست که بتونم برم اونجا درس بخونم هم جایِ خودش , آخه منی که تو اتاقِ خودم درِ اتاقم حتی باید بسته باشه تا راحت اون تو بشینم , چه جوری کنارِ 5-6 نفر تو یه کلاس بشینم ؟!

+ دعوا با مامان سرِ اینکه پاشو برو کتابخونه , برو مدرسه ,
من : نمیتونم , نمیتونم , ( همش مسخره بازی هایی عه که الان که سه ماه مونده به کنکور نمیتونم بزارمشون کنار دیگه )

+ درس که نخونی به کنار , وقتی عم میخوای بخونی هزار جوری مسخره بازی داشته باشی , که کسی باهات کاری نداشته باشه , و اینکه موقع درس خوندن حتما باید تنها باشی و در و ببندی و تو فضا و صدایِ خودت درس بخونی واقعا عذاب آور عه , همین میشه که نه میتونی بری کتابخونه , نه مدرسه , آخرشم مجبوری با کلی زحمت سر و صداها رو تحمل کنی و جلویِ خودتو بگیری که نری محکم بزنی زیرِ گوشِ مسبب سر و صدا ها , حالا میخواد یه پسرِ 7 ساله باشه , یا یه دختر بچه ِ دو ساله , در هر صورت ازین مسخره بازیا که نتونی ترکشون کنی داشته باشی موقع درس خوندن , باید دهنتو ببندی و بشینی یه گوشه و کلتو کنی تو کتاب , حالا حرص بخوری و آی حرص بخوری که کاش میشد یه کشیده ِ آبدار نثار همتون کنم .

+ چه خشن عم امشب -_-

۹۵/۱۲/۲۳
پَـر یـا