ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

-

پنجشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۰۴ ق.ظ
من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس شیفته ی حرف زدنم نشود , قلب هیچ کس با دیدنم نلرزد , کسی برای چشم هایم نمیرد , و شعری در وصف پیچ و خم گیسوانم سروده نشود , من آنقدر معمولی هستم که هیچ کس با خندیدنم ته دلش ضعف نرود , هیچ کس از نبودنم غصه اش نگیرد و جای خالیم توی ذوق نزند , من یک آدم معمولی هستم , حتی از معمولی هم معمولی تر , ولی من دوست داشتن را بلدم , اینکه با تمام وجودم یک نفر را دوست داشته باشم بلدم , اینکه برای بودنش و ماندنش از جان و دل مایه بگذارم هم بلدم , من زیادی معمولی هستم , ولی همینِ منِ معمولی میداند باید پای خواسته اش بایستد , برای پیچ و خمی موهایِ کسی که دلش را لرزانده شاعری کند و دلش از خنده یک نفر ضعف برود , همین منِ از معمولی معمولی تر تمام قد پای دوست داشتن ماندن را ولی خوب بلد است .

.

+ متن از من نیست از جایی خوندم ، اما انگار من بودم :)


۹۵/۱۱/۰۷
پَـر یـا