ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

ســلــولِ بـی مـــرز

وقتی ازم دوری از سایه میترسم .....

-

پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۷ ب.ظ
تو اتاق دراز کشیدم ، لامپ هم خاموش و درو بستم ، نه میتونم بخوابم نه حوصله دارم که پاشم برم بیرون . تو این بیست و چهار ساعت کلا دو ساعت خوابیدم . خوابم میاد ولی نمیتونم بخوابم . بهم گفت اینکه نمیتونی بخوابی واسه اینه که هنوز خودتو آزاد نکردی . و خودتی که نمیزاری خوابت ببره . نمیدونم تا کجا قراره پیش برم و همینجوری هم کش بیاد . میترسم و این از هر چیزی بد تره ، دیگه خودمم موندم که چی میتونم بکنم ، هیچ صدایی رو نمیشنوم حتی صدای خودمو و این از همشون ترسناک ترعه .
۹۵/۰۹/۲۵
پَـر یـا